روزنوشته های یک معلم

به خواسته ات احترام می ذارم

دو نفر کنار هم میشینن که خیییلییی با هم حرف میزنن و پچ پچ می‌کنن.

یکی از بچه ها هم هفته پیش اظهار نظر کرد و گفت: «خانم جای این دوتا رو عوض کنید.»

که من به حرفش توجهی نکردم. چون بچه ها باید یاد بگیرن تو کار معلم دخالت نکنن. اما خب برای حرف زدن این دوتا هم باید یه فکری میکردم.

امروز رفتم کنارشون آروم و با لبخند گفتم: «شما دوست داشتید کنار هم بشینید و من به خواسته تون احترام گذاشتم. اما دوست دارم شما هم به قوانین کلاس احترام بذارید و با هم صحبت نکنید. اگر معلم دیگه ای بود قطعا جای شما دوتا رو عوض میکرد. اما من این کار رو نمی‌کنم.»

بعد گفتن: «چشم خانم ببخشید.»

و تا حدودی حرف زدنشون کمتر شد. شاید بعداً هم دوباره قولشون رو یادشون بره و بازم حرف بزنن. اما به نظرم راهکارش یادآوری قول و قرامون هست نه عوض کردن جاشون.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این تجربیات را هم بخوانید:

زوج و فرد

زمان به عقب برگشت

قدرنشناسی